فقط پایین 18 سال بیان تو!
GoOoOoOoD GIrL شوخیدم!
زندگی به من آموخت چگونه اشک بریزم… ولی اشک نیاموخت چگونه زندگی کنم… دنیایم را میدهم برای لبخندت… هراسی نیست.. شاد که باشی دنیا از آن من است… شیـرینش بغض میکند تلخـی کن شیریــنم…. اگر نسیمی شانه هایت را نوازش کرد… بدان آن هوای دل من است.. که به یادت میوزد… گاهی سرسری رد شو.. زندگی کن… چرا که.. “دقت” .. “دق ات” میدهد.. دام را دیده ام… اما از دانه ها نمیگذرم.. چون هردو بوی دست تورا میدهند… چقدرعجيبه که تا مريض نشي کسي برات گل نمي ياره تا گريه نکني کسي نوازشت نمي کنه تا فرياد نکشي کسي به طرفت برنمي گرده تا قصد رفتن نکني کسي به ديدنت نمي ياد و تا وقتي نميري کسي تورو نمي بخشه.
زخمی در پهلویـم است.. روزگار نمک ـ ـ می پاشــد.. و مـن به خــود می پیچـــــم.. و همه فــــکر می کنند می رقـــصم... بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم . بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه یه روزخواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم
ناخن خوار شده است
دلگـیـر است
دستآنش میلـرزد
اتانول میبلعـد
خیرـه ی خیرس بـ….
.
.
.
بگذریـم…
اسم او دیگــر فرـهـآد نیست
جلآد استــ….
[-Design-] |